سفر

ساخت وبلاگ
سفر کردم که از عشقت جدا شم

دلم مي خواست دگر عاشق نباشم

ولي عشقت تو قلبم مونده، اي واي

دل ديوونمو سوزونده اي دل

هموزم عاشقم، دنياي دردم

مثل پروانه ها دورت مي گردم



سفر کردم که از يادم بري، ديدم نميشه

آخه عشق يه عاشق با نديدن کم نميشه

غم دور از تو موندن، يه بي بال و پرم کرد

نرفت از ياد من عشق، سفر عاشق ترم کرد

هموز پيش مرگتم من، بميرم تا نميري

خوشم با خاطراتم، اينو از من نگيري



دلم از ابر و بارون به جز اسم تو نشنيد

تو مهتاب شبونه فقط چشمم تو رو ديد

نشو با من غريبه مثل نا مهربونها

بلا گردون چشمهات زمين و آسمونها

مي خواهم برگردم اما مي ترسم، مي ترسم، بگي حرفي ندارم

بگي عشقي نمونده، مي ترسم بري تنهام بزاري

تو رو ديدم تو بارون، دل دريا تو بودي

تو موج سبز سبزه، تو صحرا تو بودي

مگه ميشه نديدت، تو مهتاب شبونه

مگه ميشه نخوندت، تو شعر عاشقونه

# تمام زندگی رویایی است از عشق #...
ما را در سایت # تمام زندگی رویایی است از عشق # دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0roia2 بازدید : 200 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 9:57